BooM RooM



۶ ماه تمرکز و سخت کار کردن می تونه پنج سال تو رو تو زندگی جلو بندازه. قدرت ثبات و خواسته رو دست کم نگیر!
  از دمدمی مزاج ها متنفرم! گرچه مدتی هم بخاطر شرایطی دمدمی شده بودم اما الان بهترم! قبلنا کنترلی رو ذهنم نداشتم عین یابو هرطرف دوست داشت می رفت و القصه!  اما حالا انگار دست خودمه هههه :) روزهامون قرار نیست خوب یا عالی باشن. با یکی از دانش آموزام صحبت می کردم متوجه شدم منتظر روزهای خوب و خوش و خرمی هست که فقط تو خیال خودش پیدا میشه؛ این مدل خیال های مخملی رو دوست دارم :) اما زهی خیال باطل! روزای خوب اومدنی نیستن؛ ساختنی هستن :) هیچکی بی درد نیست؛ با درد، غالب بر درد بشی، اون روز تو تردی :)
+ خردادی ها ^_^ کسی هست؛ اعلام آمادگی کنه :)))) بی برنامه نیستیم ^_-
+ تهران- دفاع- پروژه.


آدما می نویسن چون کسی رو که دوست دارن گوش بده، پیدا نمی‌کنن :)


دوستان سلام :)))

1) دیروز بعد 6 جلسه غیبت که بشه دو هفته رفتم باشگاه، سوای اینکه الان خورد و خاکشیرم و بدنم درد میکنه، سر تمرین نکردن، اصلا دیروز کم نیاوردم یعنی کمم میاوردم باز اونجور تمرین میکردم. بگذریم که دیروز استاد اصلا بهم نگاه نکرد و خیلی تلاش میکردم که به چشش بیام اما دیدم نه؛ نمیشه. دلخوره. آخر باشگاه رفتم پیش استاد و ضمن عرض چاپلوسی و پاچه خواری؛ عذر خواهی سنگین به عمل آوردم. استاد بنده خدا میگفت: معلومه تو کجایی؟! نمیگی دو هفته دیگه مسابقاته. حالا بی تمرینیت رو چیکار کنم؟ این وضعش نیست. درس و زن و بچه بهانه است؛ واسه همه اینا وقت گذاشتی مردی. و در نهایت خندید و ولمون کرد :) به نظرتون من پر رو هستم :| دیروز بهم میگفت: خیلی پر رویی ( بعد اینکه دلایلم رو گفتم :/ )

2) تقریبا هر دوهفته یه کتاب غیر درسی( نه سنگین) میخونم؛ قبلنا دوست داشتم اینا رو توی قسمت کمد کتاب یا کتب پیشنهادی بنویسمشون اما از اون جایی که یه حسه فخر فروشی درش دیدم، منصرف شدم. شاید کتاب خوبی رو که خونده باشم معرفی کنم اما دیگه اونجا نمی نویسم.

3) وقتای خالیتون رو با چی پر میکنید؟ خودم درس و گوشی و وبلاگ و ورزش و گه گاهی هم کار. و اینکه میزان تسلطتون روی وقتتون چقدره. کسی رو داریم برنامه 80 یا 90 درصدی داشته باشه؟ منظورم تعهد بالا نسبت به برنامه.

4) چه می کنین که مطالب مطالعه شده از ماندگاری بیشتری در ذهنتون برخوردار بشن؟ بیشتر تو حوزه علوم انسانی منظورمه. روشی که قبلا من برای خوندن مطالب داشتم؛ احساس میکنم توی این حوزه کاستی هایی داره. قبلنا یه بار مفهومی کتاب رو میخوندم و سعی میکردم نهایت دوبار اون رو مرور کنم اما باز هم زوایایی از کتاب و مطالبش برام مبهم باقی میمونه! کسی میتونه کمکم کنه. ممنون میشم.


دیروز متنی رو می‌خوندم، برام خیلی جالب بود و نکته این بود که خودم درگیرشم. متن حرف از یه مثلث می‌زد. ضلع اول این مثلث کمال گرایی بود. آدمای کمال گرا و ایده آل، بلند پروازی‌های خیلی بزرگی دارن و یا رویای نامبر وان بودن همیشه تو ذهن اونا تداعی میشه. کمال گراها آدمای هدفمندی هستن، چون همیشه هدفی دارن اما اون رو آنقدر بزرگ انتخاب میکنن که از پسش بر نمیان. بذارین یه مثال بزنم. خیلی وقتا قبل از شروع کار میشینیم و به نتیجه کار توجه می‌کنیم یا حتی یه کوچولو فکر می‌کنیم و خودمون رو در اون جایگاه متصور میشیم مثلا قبل از شروع رشته دانشگاهی همه یه بکگراند علمی واسه خودشون تداعی میکنن و میشه گفت روزای اول جوری رفتار و تلاش میکنن که انگار اومدن تا تحولات عظیمی در اون رشته ایجاد کنن! حالا جدا چرا اینطور پیش نمیره و نمیشه؟!

ضلع دوم مثلث اهمال طلبی بود. هدف بزرگ درست جلوی چشم اونهاست اما وقتی شروع میکنن میبینن که آنقدرا هم راحت نبوده. و با مشکلات جدی رو به رو میشن. اینجاست که همون دانشجو میفهمه که از پس خوندن خالی کتاباش هم بر نمیاد و سطح توقعات خودش رو تا حد، صرف قبولی پایین میاره و همون کسی که دنبال ثبت نمرات بالا بوده، حالا ذهنیت دیگه‌ای در سر داره. اینجاست که مبتلا به اهمال کاریه! و این اهمال کاری‌ها باعث شکست‌هایی میشه که اون شخص هیچ برنامه ای واسشون نداشته.

آدم شکست خورده دنبال پناهگاه میگرده و ذره ذره وجودش تشنه محبت دیگران میشه. آره ضلع سوم مهر طلبیه. و شخص خودش رو آنقدر در چیزای دیگه گم می‌کنه تا اصلا نتونه فکر بکنه که من شکست بدی رو تجربه کردم. این اشتبا است!!! به جای فرار بایستی هدف رو به هدف‌های کوچکتر تقسیم کنیم؛ حالا چرا اون موقع خون رسانی به مغز دچار مشکل میشه. یه داستان جداست.

این دور، دورِ باطله. به عنوان کسی که زیاد تو این مثلث دور دور کردم بهتون پیشنهاد میکنم سمتش نرین در عوض پیشنهاد من برتریِ خفیفِ. گام های کوچیک اما مستمر نتایج خوبی رو به دنبال داشته مثل ضرب المثل معروفمون: آهسته و پیوسته! باید این رو بپذیریم که موفقیت برامون بد جا افتاده. تحصیلات عالیه یه روزایی موفقیت به حساب می‌اومده اما الان ایده و فکرِ که آدمای موفق رو می‌سازه. به نظرتون مرحله بعدی چیه؟ توی سالهای خیلی خیلی بعد، موفق به کی گفته میشه؟!

دنیا جای قشنگیه اگه بشه و بتونیم در لحظه زندگی کنیم و نیم نگاهی به آیندش داشته باشیم و از پس گذشته‌اش بر اومده باشیم.

+ عجب اشتباهی کردم ترم تابستان برداشتم :/


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مجله علمي پــــرســـش و پــاســــخ؟ يوسف مبل تختخوابشو اصفهان رمان ویژه پیکس مووی - دانلود فیلم - دانلود فیلم و سریال جدید واسه اینکه لاغرشم ^_^ مشاوره تلفنی و برنامه ریزی تحصیلی و کنکور داستان کوتاه برای فرهنگیستن واژه های از جنس آسمان